کمالالدین وحشی بافقی
|
بر اساس برخی اسناد تاریخی، روز پنجم مهر سال ۹۶۲ هجری شمسی، وحشی بافقی درگذشت.
از وحشی بافقی مثنوی
فرهاد وشیرین و دو مثنوی دیگر به نامهای ”ناظر و منظور“ و ”خلد برین“ و همچنین دیوان
قصاید و غزلیات و قطعات دیگر باقی مانده است.
وحشی بافقی در قصبه
بافق در ۲۴فرسنگی یزد متولد شد، سپس از آنجا به یزد رفت و بیشتر عمر خود را در آنجا
گذراند.
از اشعار معروف وحشی
بافقی این مناجات است:
الهی سینهیی ده آتشافروز
در آن سینه، دلی وآن
دل همه سوز
هر آن دل را که سوزی
نیست دل نیست
دل افسرده غیر از آب
و گل نیست
سخن کز سوز دل تابی
ندارد
چکد گر آب از او، آبی
ندارد
اگر صد آب حیوان خورده
باشی
چو عشقی با تو نبود
مرده باشی
خوشا عشقی خوشآغاز
و خوشانجام
همه ناکامی اما اصل
هر کام
اگر چه آتش است و آتشافروز
مبادا کم که خوش سوزی است این سوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر