۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

ایران - مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، با قدرت و شجاعتي بي نظير سكان اين مقاومت را در دست گرفته و از ايران آزاد فردا چنين ميگويد:

مریم  رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران
مریم  رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران 
فردایی روشن!
ميهني مي سازيم
كه در آن قانوني برتر از خواسته مردم نيست
زنها آزادند متفاوت باشند
سازرا میگوییم بنواز از نت ممنوع شده
به قلم میگوییم هر چه خواهی بنویس
بنویس از همه آبی ها از دل عاصی و شورشگر ما
كه در آن چوبه دار، نيست جز خاطره اي تلخ و فراموش شده
هيبت جرثقال ميدهد باز ز سازندگي شهر پيام
ميهني مي سازيم
كه در آن لغو شده حكم شوم اعدام
همه در آن آزاد پیروان همه ادیان دلشاد
آنچه ممنوع است تنها واژه ممنوع است
که در آن هیچ زنی در قفس تقدیری
حلقه زنجیری نیست اسیر
مرد و زن یکسانند
همگی انسانند
قلبها از خورشید آگاه است
مخمل نور برازنده ترین جامه برای ما هست
بهترین پوشش مردم آری جامه دلخواه است
مشق هر روزه فرداها با خط درشت
در همه كوچه و برزن اين است
نه به شلاق و شكنجه،
نه به جراحی گلخند تبسم
نه به سركوبی مردم، نه به ويرانگری هسته ای و بمب اتم
قلب اين خاك فقط كانون انفجار شادی است
حق مفروض مسلم تنها همه جا آزادی است
که درآ ن پنجره رو به تجلی باز است
ميهني مي سازيم كه در آن، وسعت خورشيد به اندازه چشمان سحرخيزان است
نام اين ميهن آزاد شده ايران است
نام اين ميهن آزاد شده ايران است

۱۳۹۴ اسفند ۷, جمعه

ایران - جنگ گرگها برسر انتخابات نمایشی زبانه می کشد.

ایران - جنگ -گرگها -برسر- انتخابات - نمایشی  -زبانه  -می کشد
ایران - جنگ -گرگها -برسر- انتخابات - نمایشی  -زبانه  -می کشد
 جنگ و جدال باندهاي رژيم بر سر نمايش انتخابات،اگر چه هزينه هاي كمرشكني را به مردم محروم ايران تحميل ميكند، اما اين فايده را هم دارد كه دزدهاي حاكم، پروندة دزدي و فساد همديگر را (البته تا جايي كه به دامن قباي دزد اصلي يعني خليفة ارتجاع نگيرد) برملا ميكنند.
موضوع پولهاي كثيف ، يعني پولهايي كه در ابعاد صدها ميلياردي و هزارها ميلياردي از طريق قاچاق مواد مخدر و ساير مفاسد به دست ميآيد و در تبليغات انتخاباتي و خريد آرا براي رسيدن به كرسيهاي مجلس ارتجاع صرف ميشوديكي از اين موضوعات است .
اصطلاح پولهاي كثيف را ، رحماني فضلي وزير كشور روحاني در اسفند سال93 مطرح كرد و از چرخة 10هزار ميليارد توماني درآمد مواد مخدر در اقتصاد ايران خبر داد که راه به سياست و انتخابات برده است.
بنابراين جنگ بر سر كرسي هاي مجلس هم جنگ كانديداها نيست، اساساً جنگ باندهاي غارتگراست كه اسم اصولگرا و اعتدالي و اصلاح طلب روي خودشان گذاشتند
پاسخ اين است كه مجلس ارتجاع يكي از اهرم ها و يكي از نهادهاي قدرت است ، قدرت هم هميشه در اين رژيم آميخته با غارت است ، اگر باندها صدها ميليارد براي كرسي هاي مجلس خرج ميكنند، براي به دست آوردن اين اهرم است كه اگر به دست بگيرند، يا هر اندازه كه به دست بگيرند، ميتوانند چندين برابر هزينه هايي كه صرف كردند، بعداً به دست بياورند. ابزار يكي از باندها ، سپاه پاسداران است و ابزار آن يكي باند ، بند و بست با سرمايه داران خارجي است و هر كدام براي ظاهر سازي اين غارت ،به مضحكه يي به نام مجلس نياز دارند! اما تمام نشانه ها حاكي از اين است كه اين نمايش كثيف كه موتورش پولهاي كثيف به دست آمده از خون و جان مردم ايران است ، به نمايش ورشكستگي رژيم تبديل خواهد شد
آری همانطورکه  رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم  رجوی گفت:
 «این نمایش برنده‌ای در درون رژیم ندارد و تمامیت رژیم بازنده آن خواهد بود و نتیجه نمایش انتخابات هرچه باشد تمامیت رژیم را تضعیف، مخاصمات درونی آخوندها را تشدید و خشم عمومی از نظام را دو چندان می‌کند».

ایران - ترس رژیم ازسرنگونی وقیام

وحشت  خامنه ای جنایتکارازقیام وخیزش مردمی  در ایران
وحشت  خامنه ای جنایتکارازقیام وخیزش مردمی  در ایران 
برگزاری  نمایش  انتخابات در فضای کم سابقه امنیتی

آنچه  این روزها در سراسر  رسانه های رژیم  از آن صحبت میشود،دعوت به مشارکت  حداکثری  از جانب هردوباند است.
اما در عین حال  باند ولی فقیه  که صحبت از مشارکت حتی مخالفان  نظام میکنند،نسبت به خطر خیزش  وقیام مردمی که با عنوان ( فتنه)   از آن اسم میبرند، هشدار میدهد.
 ولی صورت  مسئله  این است  که هردوباند  رژیم سرنوشتشان  در این زمینه  به هم گره خورده است  که اگر قطار(فتنه) روی ریل  بیفتد دیگر نظام  جهل وجنایت توان مهارآنرا با سرکوب وسرنیزه هم ندارد وتمامیت نظام  پلید  آخوندی  را زیر خواهد گرفت  وله خواهد کرد.
در آستانه برگزاری نمایش انتخابات  رژیم آخوندی ، سرکردگان  نیروی سپاه وانتظامی رژیم  به صحنه آمده  وبا اشاره به ابعاد بسیج  قوای سرکوبگر رژیم در روز انتخابات ،وحشت رژیم  از خشم مردم نسبت  به شعبده انتخابات را برملا کردند.
پاسدار حسن کرمی، یکی دیگر از سرکردگان نیروی سرکوبگر انتظامی، مدعی شد که قوای سرکوبگر رژیم از ابتدای سال 94 برای مقابله با هر گونه تهد‌ید امنیتی در روز نمایش انتخابات رژیم طراحی کرده‌اند. وی گفت: «از مدتها قبل از انتخابات نیز نسبت به ارتقاء آمادگی رزمی، عملیاتی و آمادگی بصیرتی خود اقدام کردیم و در این راستا، از ابتدای سال جاری نیز آموزش به دیگر واحدهای نیروی انتظامی در سراسر کشور در دستور کار قرار گرفت. 

ایران - سوت و کوری حوزه ها

سوت وکوری حوزه های رأی گیری درانتخابات نمایشی  خامنه ای جنایتکار
سوت وکوری حوزه های رأی گیری درانتخابات نمایشی  خامنه ای جنایتکار
بنا‌ به گزارشهای شاهدان عینی که در اولین ساعت شروع انتخابات از حوزه‌های مختلف دیدار کرده‌اند، به‌رغم التماس و درخواستهای رژیم تا ساعت1000 اغلب حوزه‌های نمایش انتخابات در شهرهای تهران، خرم‌آباد، نیشابور، تبریز و ارومیه سوت و کور بودند.
صحنه‌هایی از ورشکستگی این نمایش در نیشابور در تصاویر زیر دیده می‌شود

۱۳۹۴ اسفند ۶, پنجشنبه

ایران - رأی ما، سرنگونی!


رأ ی ما سرنگونی
رأ ی ما سرنگونی 
واقعیت این است که مثل همیشه پاسخ جوانان و تمام مردم ایران به نظام ولایت‌فقیه یک چیز بیشتر نبوده و نیست. «نه» به تمامیت نظام جهل و جنایت آخوندها. رأی همه مردم ایران به‌ویژه جوانان هم یک چیز است، سرنگونی!


رأی من…
خیمه شب بازی آخوندی را
می‌کنم قاطعانه من تحریم
میهنم را به دست خود هرگز
ننمایم به دشمنان تقدیم
---------------
ننگ باشد برای هر انسان
که دهد رأی خود به این دیوان
که همه دشمنان ایرانند
خصم اسلام و دین و ایمانند
-----------------
رأی خود را که رأی انسانیست
رأی یک شهروند ایرانیست
به چنین ناکسان نخواهم داد
به فرومایگان نخواهم داد
------------------
دوجناح نظام در میدان
هردو هسنند زاده شیطان
این جناح چون شغال و آن سگ زرد
هر دو را طرد و نفی باید کرد
--------------------
رأی بنده به اصل آزادی است
به رفاه و به کار و آبادی است
رأی من نفی ظلم و بیداد است
رأی به انتخاب آزاد است

۱۳۹۴ اسفند ۵, چهارشنبه

ايران: جوانان “علاقه‌اي به رأي دادن” به كانديداهاي “انتخاب شده توسط رژيم” ندارند


جوانان ایران آزادی ودمکراسی میخواهند
رای ما سرنگونی - مرگ براصل ولایت فقیه 

جوانان قصد رأي دادن در انتخابات آتي ايران را ندارند و بجاي آن دنبال تغيير رژيم هستند.

چالش  ها وبحرانهایی که سرتاپای رژیم  را فرا گرفته ، نفرت  وانزجار عمومی از نظام  ولایت فقیه  باعث وحشت  خامنه ای ولی فقیه وقیح  شده  واورا ناگزیر کرده  که با التماس  از مردم  بخواهد  از این دولت  ضد مردمی حمایت کنند.زیرا به رغم شعارهای فریبکارانه  وپوشالی  آخوند روحانی سلطان اعدام ،این شعارها ی پوشالی  باعث  افزایش نفرت  مردم ایران نسبت به این نظام ضدمردمی   شده، نفرتی که به صورت خیزشهای گسترش یابنده اعتراضی اقشار مختلف   علیه نظام  جهل وجنایت آخوندی خودش را نشان میدهد. اعتراض  گسترده معلمان  وپرستاران  ودانشجویان  و خروش جوانان در اقصی نقاط میهن  
به رغم  آن همه تهدید نمونه بارزی  از این انزجار ونفرت میباشد.
واقعیت  این است، خامنه ای جنایتکار  ونظام خبیث او به درستی از سمت گیری  گسترده مردم وبویژه  جوانان به طرف  رسانه های مقاومت ابراز وحشت میکند زیرا به خوبی میداند مقاومت  استواری در حمایت از مردم ایران وجود دارد واین نفرت سمت وسوی  خطرناکی را برای رژیم ترسیم میکند. سمت وسوی سرنگونی .
«نه» به آخوندها، این، حرف جوانهای ایرانی در برابر نمایش انتخابات است. نشریه اینترنشنال بیزنس تایمز در شماره30بهمن94 این «نه» بزرگ را انعکاس داده .
همانطور  که  خانم  مریم  رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران در پیامشان به جوانان ایران گفتند،شما ادامه مسيري هستيد كه از آن پيشتازان مجاهد  و مبارز به‌پا خاستند. سازمان مجاهدين خلق ايران كه حالا پنجاه ساله شده از ميان شما جوانان آگاه برخاسته است.
شما الگوهاي درخشاني در تايخ ميهنتان داريد كه توانسته‌اند در سخت‌ترين اوضاع بن بست‌ها را بشكنند.
و  همين امروز قهرمانان پايداري ـ  از مجاهدان آزادي در ليبرتي تا زندانيان سياسي در سراسر ايران و شهيداني همچون شاهرخ زماني ـ  را پيش روي خود داريد كه راه روشن فردا را نشان مي‌دهند.

ایران - مرا به برادری بپذیرید!

کودکان کارتن خواب  میهنم ایران در نظام  خامنه ای وروحانی جنایتکار وضد ایرانی
کودکان کارتن خواب  میهنم ایران در نظام  خامنه ای وروحانی جنایتکار وضد ایرانی
  برای كارتن خوابهای میهنم
مرا به برادری بپذیرید!
من از اهالی دردم
و از رنجهای شما آمده‌ام
و می‌دانم که گاه
تنهایی شما به‌اندازه خود خدا بزرگ است.
و هیچ‌کس نیست تا که ببوسد صورتتان را
وقتی که در زیر پلی متروک،
یا زباله دانی خیابانی شلوغ،
از سرما لرزیده‌اید.
مرا در سرمای خود شریک بدانید
مرا از خود بدانید
و اجازه دهید تا در کنار کارتونی که دخترتان نشسته
بنشینم و برایش نقاشی کنم.
و اگر پسرتان به مدرسه نمی‌رود
شبها به او درس بدهم.
و اجازه دهید نانم را با شما تقسیم کنم.
مرا از خود بدانید
و اجازه دهید برای شما بجنگم!
و اجازه دهید شلیک کنم
به شقیقه آن کس که جهان را بی‌شما
یا با شما و این چنین می‌خواهد.
من سرباز ارتش شمایم
و بیزار از ولی مفعول و فقیه مأبون،
اعلام می‌کنم
برادر شمایم
اگر چه بدار روم با شما
و یا بخوابم گرسنه
در بستری پر از دشنه خائنان
اما هر بامداد با صدای بلند اعلام می‌کنم
من سرباز ارتش شمایم
برادر همه بی‌برادران
نام نوشته در ارتش شما
و ارتش آنان که برای شما شلیک کرده‌اند
و روزانه پنج بار
با پنج تکبیر نمازم
تکرار می‌کنم این نام نویسی پرافتخار را.
و سعی خواهم کرد مثل میوه‌ای که از آن درخت است،
و پرنده‌ای که از آن آسمان،
برادر شما بمانم،
مرا به برادری بپذیرید!


۱۳۹۴ اسفند ۳, دوشنبه

ایران - سونامی بیکاری دستاورد رژیم آخوندی برای مردم ایران

 در دولت  آخوند  روحانی460 هزار نفر بیکار شدند
 در دولت  آخوند  روحانی460 هزار نفر بیکار شدند
بحران بیکاری در حاکمیت چپاولگری  آخوندی چهره کریه  خود را در نرخ رو به رشد بیکاری واخراج کارگران  وشاغلین  به نمایش میگذارد وبیشترین آسیب را جوانان  جویای کاراز بحران یا سونامی بیکاری می بینند  .
بحران بیکاری درمیان زنان ،جوانان وفارغ التحصیلان  به حدی  است که  اکنون در جنگ  وجدال باندهای رژیم  برسرنمایش انتخابات قلابی ، گوشه هایی از نرخ  واقعی بیکاران به بیرون درز پیدا کرده است .
در اثرسیاستهای ضد‌مردمی رژیم و مصرف بودجه کشور در اموراتی نظیر پیشبرد برنامه دستیابی به سلاح اتمی، کمک به رژیم خونریز سوریه و پرداخت هزینه گروه‌های تروریستی مزدور خود در عراق، منطقه و جهان، به ناگزیر خیلی از پروژه‌ها واز جمله پروژه‌های عمرانی کاهش پیدا می‌کند و دولت نمی‌تواند اعتبارات عمرانی را بپردازد که نتیجه آن، بیکاری  است .
آری این است ارمغان حکومتی  که بنیانگذار مدفون  آن خمینی دجال  آنرا حکومت مستضعفان  می نامید.
اما وای به روزی که لشکر میلیونی بیکاران به حرکت دربیاید،چنان حرکتی به‌پا خواهد شد وریش وریشه این نظام خیانت ونیرنگ  وجنایت  را از بیخ وبن می سوزاند.

۱۳۹۴ اسفند ۲, یکشنبه

ایران - انتخابات «خیمه شب بازی»

دکتر ملکی فعال  حقوق بشر،نویسنده واولین رئیس دانشگاه  تهران بعر از پیروزی انقلاب ایران در سال 1357
دکتر ملکی فعال  حقوق بشر،نویسنده واولین رئیس دانشگاه  تهران بعر از پیروزی انقلاب ایران در سال 1357
یادداشتی از دکتر محمد ملکی:
در انتخاباتی که توسط سپاه و منصوبان ولی فقیه مهره چینی شده است شرکت نمی‌کنم
دکتر محمد ملکی در یادداشتی به مناسبت برگزاری انتخابات نمایشی حکومت و در تحریم چنین انتخاباتی از جمله مینویسد :« ... آیا با این وضعیت رئیس جمهور می‌تواند جلوی اعمال و رفتار و دخالتهای سپاه را بگیرد؟ من باور ندارم و به همین دلیل در انتخاباتی که توسط سپاه و منصوبان ولی فقیه مهره چینی شده است شرکت نمی‌کنم، اگر چه بعضی خیال پردازانه می‌گویند شرکت در انتخابات گامی است به سوی دموکراسی! سئوال من از آن‌ها این است شرکت در کدام انتخابات؟ انتخابات آزاد با تمام شرایط آن یا انتصابات؟ باید از این جماعت پرسید شما در این ۳۷ سال با شرکت در انتخابات نظام ولایی چقدر به آزادی نزدیک شده‌اید؟ خودمان را فریب ندهیم و با اعمال و رفتارمان عمر نظام ولایی را طولانی نکنیم.»
متن یادداشت دکتر محمد ملکی بدین قرار است :
بسم الحق
تقدیم به آن‌ها که سالهاست دل در گروی یک انتخابات آزاد و مردمی دارند
خیمه شب بازی نوعی نمایش است برای سرگرم کردن تماشاگران. بالای جعبه فردی قرار می‌گیرد با تعدادی نخ که هر یک به بدن عروسکی وصل است و با صدایی ویژه خبرهایی می‌گوید و عروسک‌ها را به ورجه وورجه وا می‌دارد. تماشاچی می‌پندارد صدا صدای عروسکهاست و آن‌ها خود به این سو و آن سو حرکت می‌کنند درحالیکه همه چیز در دست بازیگردان است. علامه دهخدا در تعریف خیمه شب بازی می‌نویسد: «نوعی نمایش است که در آن عروسکهایی به شکلهای مختلف می‌سازند و به روی صحنه می‌آورند، و آن عروسک‌ها به نخهایی نازک متصل است که به وسیله آن نخ‌ها عروسک‌ها بحرکات مختلف وا داشته می‌شوند.»
داستان «انتخابات» در نظام ولایی‌‌ همان داستان خیمه شب بازیست که یک نفر به میل خود عروسکهای رنگارنگ را به حرکت وا می‌دارد و حرف و سخن‌ها را در دهان آن‌ها می‌گذارد. در سی و هفت سالی که ما در کشورمان شاهد «انتخاب»‌های متعدد بوده‌ایم فقط شکل عروسک‌ها تغییر کرده و دو گرداننده مجری این بازی بوده‌اند: آقایان خمینی و خامنه‌ای. بسته به زمان و مکان و حوادث، گرداننده هر بار سعی دارد به شیوه‌ای عمل را تکرار کند و کار مورد نظر خود را انجام دهد و اینکار چیزی نیست جز فریب مردم برای آوردن آن‌ها به مکان خیمه شب بازی.
قلم زن این سطور باقتضای سن و سال و توجه به مسایل اجتماعی و سیاسی، انتخابات بسیاری را چه در زمان شاه و چه در زمان شیخ شاهد و ناظر بوده است. اگر چه در نظام گذشته کسانی چون دکتر مصدق و الهیار صالح توانستند به مجلس راه یابند اما انتخابات در آن رژیم هم پر از خدعه و دروغ و تقلب بود و بیشتر کسانی به مجلس شورا و سنا راه می‌یافتند که به نوکری و چاکری شاه افتخار می‌کردند. نقش دربار و حاکمان و ملاکان و مزدوران در انتخاب افراد بسیار برجسته بود.
پس از تغییر نظام و بر پایی نظام ولایی هم جز چند انتخابات اولیه که به دلیل عدم تسلط کامل آقای خمینی و دار و دسته‌اش چند نفری از منتقدین توانستند به مجلس خبرگان و شورای ملی راه یابند، اکثریت قریب به اتفاق راه یافتگان به این دو مجلس از وابستگان به حزب جمهوری و وابستگان به نظام ولایی بودند. بعد از حوادث دههٔ شصت و کشت و کشتاری که در کشور بر پا شد، مردم کم کم به ماهیت نظام پی بردند و خیمه شب بازی انتخابات کم بیننده و کساد شد. بعنوان مثال اگر آقای خامنه‌ای در دوره اول ریاست جمهوری ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار رای آورد، در دوره دوم با وجود افزایش جمعیت توانستند فقط ۱۲ میلیون رای را به بنام ایشان به صندوق‌ها بریزند. پس از ایشان آقای هاشمی رفسنجانی در دوره اول با ۱۵ میلیون و در دور دوم با ۱۰ میلیون رای به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد.
این امر موجب وحشت حاکمیت شد تا آنجا که با برنامه ریزی طرحی نو در انداختند و سعی کردند مردم را به دو گروه تقسیم کنند. گروهی را ذوب شده در ولایت و گروه دیگر را اصلاح طلب و مخالف گروه اول که وابستگی شدید به ولی فقیه داشتند معرفی کردند و چنین در مهندسی خود وانمود نمودند که دو جبهه در مقابل هم قرار گرفته‌اند و مردم بی‌خبر و بی‌امید که از گروه ولایی‌ها صدمه دیده بودند، برای نجات خود به طرف مقابل متمایل شدند و به این ترتیب محمد خاتمی رای آورد و این برنامه به انواع مختلف ادامه داشت تا امروز.
این روز‌ها هم چون سالهای گذشته برای یک نمایش انتخابات دیگر، باز خیمه شب باز‌ها به میدان آمده‌اند که با صحنه سازیهای جدید و مهندسی شده، دیگر بار بازی را آغاز کنند و دو جناحی را که هر دو از یک منبع تغذیه می‌کنند وارد میدان نمایند وبا وعده‌های پوچ بار دیگر گروهی از مردم را فریب دهند و به تماشای خیمه شب بازی بنشانند. غافل از اینکه مردم کم کم هوشیار می‌شوند و فریب آن‌ها را نمی‌خورند.
در حکومتی که سردار سپاه به مهندسی انتخابات ۸۸ بطور علنی اعتراف می‌کند دیگر معنای انتخابات چیست؟ جالب اینکه در این نزاع بخش باصطلاح انتخابی نظام هم هیچ اراده و قدرتی برای مقابله با بخش ولایی ندارد. بطور مثال روز ۲۰ بهمن ۹۴ جناب آقای روحانی می‌گوید: «ما در مسئلهٔ فساد و رانت و انحصار مشکل داریم، یک دستگاهی وجود دارد که نمی‌خواهم نام ببرم، کالای قاچاق وارد می‌کند و جلوی رشد تولید را می‌گرد». مقصود ایشان از آن دستگاه کیست و چیست؟ آیا‌‌ همان نیست که اعلام می‌کند مهندسی انتخابات در دست ماست؟ پس چرا جناب روحانی که رییس جمهور برآمده از باصطلاح انتخابات است، جرات ندارد نام این دستگاه را که به احتمال قریب به یقین سپاه پاسداران است بگوید؟ آیا با این وضعیت رئیس جمهور می‌تواند جلوی اعمال و رفتار و دخالتهای سپاه را بگیرد؟ من باور ندارم و بهمین دلیل در انتخاباتی که توسط سپاه و منصوبان ولی فقیه مهره چینی شده است شرکت نمی‌کنم، اگر چه بعضی خیال پردازانه می‌گویند شرکت در انتخابات گامی است به سوی دموکراسی! سئوال من از آن‌ها این است شرکت در کدام انتخابات؟ انتخابات آزاد با تمام شرایط آن یا انتصابات؟ باید از این جماعت پرسید شما در این ۳۷ سال با شرکت در انتخابات نظام ولایی چقدر به آزادی نزدیک شده‌اید؟ خودمان را فریب ندهیم و با اعمال و رفتارمان عمر نظام ولایی را طولانی نکنیم.
در پایان باید تاکید کنم که تلاش معتقدین و ملتزمین به نظام ولایی برای اینکه نشان دهند مردم ایران تنها در دو دسته اصول گرایان (بنیاد گرایان) و اصلاح طلبان (استمرارطلبان) خلاصه می‌شوند بزرگ‌ترین ظلم به ملت ایران است. آیا جز این دو گروه بقیهٔ مردم بحساب نمی‌آیند و گروههای خارج از این دو دسته همه گروهک و غیرخودی هستند و هیچگونه حق و حقوقی ندارند؟ آیا به بخش بزرگی از مردم که به انتخابات شما بی‌تفاوت هستند و نمی‌خواهند در این خیمه شب بازی شرکت کنند حق اظهار نظر و نقد و انتقاد می‌دهید یا با برچسب‌های های گوناگون آن‌ها را از میدان بیرون می‌کنید؟
بس کنید! مردم آرام آرام راه خود را می‌یابند و با فراهم کردن شرایط یک انتخابات آزاد و همگانی بساط شما را بر می‌چینند. مطمئن باشید دور نخواهد بود روزی که ظالمان و ستم پیشه گان باید جای خود را به منتخبان آزاده و آزادی طلب مردم بسپارند.
برگرفته از سایت قاصدان آزادی 

ایران -انتخابات - چرا بايد انتخابات را تحريم كنيم ؟

رای ما فقط سرنگونی نظام پلید خامنه ای وروحانی جنایتکار است
رای ما فقط سرنگونی نظام پلید خامنه ای وروحانی جنایتکار است 
بعضا توسط افرادي كه در كينه و نفرت آنها نسبت حكومت آخوندي ترديدي وجود ندارند و شعار آنها چيزي جز «مرگ بر اصل ولايت فقيه» نمي باشد؛ اين سوال مطرح مي شود كه در اين انتخابات آيا بهتر نيست كه ما شركت كرده و بين «بد» و «بدتر» بد را انتخاب كنيم؟ بين «سگ زرد» كه طبعا برادر «شغال» است؛ به سگ زرد راي بدهيم؟ يا بعضا مطرح مي شود كه بهتر نيست، به همين «اصلاح طلبان» قلابي راي بدهيم و آن‌ها را در برابر خامنه اي تقويت كنيم!
انواع سوالات كه برآيند همه آنها اين است كه با هر ميزان ضديت و تنفري كه از اين نظام وجود دارد؛ بين دو جناح و باندهاي اين نظام، بالاخره يك «فرقي» وجود دارد؛ يكي بد و ديگري بدتر است؛ يكي جاني و ديگري جاني تر است و. . . لذا بهتر است در انتخابات شركت كرده و به نفع باند رفسنجاني ـ روحاني بر عليه ولي فقيه «راي» بدهيم و به اين وسيله خامنه اي را باز هم ضعيف تر كنيم.
نمايندگان در اين نظام چه كساني هستند؟
براي پاسخ به سوالات فوق، ضروري است كه مقداري به خصوصيات هر نماينده كه وارد مجلس مي شود؛ توجه كنيم:
1. قانون اساسي در شروط نمايندگان نوشته است: نماينده بايد «اعتقاد و التزام عملي به نظام جمهوري اسلامي ايران و قانون اساسي آن و اعتقاد و التزام عملي به اسلام و اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه داشته» باشد.
2. اين اعتقاد مي بايست توسط چندين لايه چك و تاييد شود و "در صورتي که شوراي نگهبان نيز صلاحيت (اعتقاد قلبي به ولايت فقيه) داوطلبي را تاييد کرد وي مي‌تواند در انتخابات شرکت کند».
3. بنابراين از ميان همين نمايندگان قسم خورده براي حفظ نظام ولايت، كساني عملا وارد مجلس مي شوند كه در نهايت مهندسي شده اند؛ يعني انتخابي براي مردم وجود ندارد؛ يعني ته خط، از ميان خائنين به مردم و ملت كه چندين بار هم الك و فيلتر شده اند؛ آن دسته از جنايتكاراني وارد مجلس مي شوند كه توسط مهندسي نظام «منتخب» شده اند!
هدف از برگزاري انتخابات در نظام آخوندي چيست ؟
در درون و بيرون نظام بر كسي پوشيده نيست كه رابطه نظام آخوندي با مردم و انتخابات مردمي، رابطه بين جن و بسم الله است؛ پس اين نظام با چه «هدفي» انتخابات برگزار مي كند؟
1. اين نظام چون مشروعيت مردمي ندارد، در عرصه بين المللي و منطقه اي براي نشان دادن اينكه داراي «مشروعيت» است؛ بشدت «محتاج» حضور و راي مردم در پاي صندوق‌ها مي باشد. خامنه اي نمي خواهد كه در پايان انتخابات مانند دور قبل چنين عباراتي را بشنود: «اعتصاب در صندوقهاي رأي و انفعال جوانان - فيگارو » / «سرانجام يک کارزار انتخاباتي کساد و بي‌رمق و بدون آنکه شور و اشتياقي در عامه مردم برانگيزد، به پايان مي رسد- لوموند».
2. اين نظام همچنين براي استمرار سركوب در عرصه داخلي ايران نيز دقيقا «نيازمند» اين است كه بگويد؛ من «منتخب» مردم هستم؛ پس هركس كه بر عليه من دست به اعتراض مي زند، بر عليه راي مردم ايران دست به اعتراض زده است؛ پس مستحق مجازات است.
3. در شرايط كنوني، كليت نظام به ويژه بعد از جام زهر و شكست‌هاي پياپي در صدور تروريسم در سوريه، عراق و يمن. . . در ضعيف ترين و شكننده ترين نقطه خود قرار دارد و قبل ازهر كس خود سران اين نظام با بكار بردن عبارتهاي مختلف مانند: «در پيچ خطرناك» هستيم - خامن اي / در «گردنه هستيم»- لاريجاني / در «دوران گذار و انتقال» هستيم - ظريف / با «فتنه چهارم» روبرو هستيم- جعفري / و. . . بشدت به دنبال راي مردم و نمايش انتخابات هستند.
4. صورت مساله اصلي در اين انتخابات، پاسخ به بحران «بقاست» يعني اينكه چطور مي شود نظام را حفظ كرد؛ يعني هر دو باند نظام با هر شعر و شعار يا شكلك و شمايلي هم كه در بياورند؛ فقط و فقط مي خواهند «نظام ولايت فقيه» را حفظ كنند و لا غير! رفسنجاني مي گويد؛ «اين انتخابات يكي از سرنوشت ساز ترين (انتخابات) در تاريخ نظام است. . . و شرايط اجراي (انتخابات) بايد به صورتي باشد كه اميد مردم را تقويت و جامعه را براي خلق يك حماسه سياسي ديگر تشويق كند» يعني به زبان خيلي روشن مي گويد؛ «مشروعيت» نظام به نقطه صفر رسيده است؛ اگر مي خواهيم نظام را حفظ كنيم، بايد با هر ترفتد و دوز و كلك؛ و با هر شعر و شعاري هم كه شده يك بار ديگر بايد ملت را رنگ كنيم و آن‌ها را پاي صندوق انتخابات بياوريم. خامنه اي نيز كه زير ضرب شكست‌هاي استراتژيكي و ضربات پي در پي بعد از زهرخوران اتمي است و ديگر پشمي به كلاهش باقي نمانده است؛ بشدت به نمايش انتخابات نياز دارد چرا كه جمعبندي اطلاعات سپاه از وضعيت مردم نشان مي دهد كه ديگر مشروعيتي براي اين نظام در بين مردم باقي نمانده است.
5. بنابراين هدف نظام از برگزاري اين انتخابات:
- در كليت نظام آخوندي مي خواهد به طرف حساب‌هاي بين المللي‌اش بگويد؛ «مردم ايران همچنان در صحنه هستند و اين نشان «مشروعيت» نظام است و آن را به عنوان يك رفراندوم «آري» به خودش معرفي كند و اينكه گفته مي شود كه ما در خطر سقوط و در نقطه كانوني تنفر عمومي مردم قرار داريم؛ غير واقعي است!
- طبعا زير چتر حفظ نظام و با حفظ مرز سرخ قيام و اينكه ته خط چيزي نصيب مردم و مقاومت ايران نشود، هر باند اهداف و «منافع» خاص خودشان را از اين انتخابات دنبال مي كند؛ با اين تفاوت كه اين بار دعوا در گام نخست نه بر سر تقسيم قدرت بلكه برسر تصاحب هژموني است/ دعواي دو باند، بر سر دو خط و استراتژي به كلي متفاوت براي حفظ و بقاي اين نظام است/ رفسنجاني كه خود را دايه مهربان تر از مادر براي نظام ولايت مي داند مي گويد كه تمام ذخاير استراتژيك نظام ته كشيده است، بايد براي حفظ نظام دست به دامان غرب شويم؛ و در اين مسير جام‌هاي زهر را يكي بعد از ديگري بايد نوش كنيم و باند خامنه اي مي گويد كه خير، آنقدر زهر مي خوريم كه راه نفس ما باز شود ولي همچنان در داخل بر طبل سركوب و بازهم سركوب و صدور تروريسم در منطقه و خارج مي كوبد.
ضرورت تحريم انتخابات:
حال با اشراف به اهدافي كه نظام از برگزاري انتخابات دارد، وظيفه هر انسان ازاده ايراني در قبال اين انتخابات مشخص مي شود و آن هم «تحريم انتخابات» است.
- اگر نظام محتاج راي هر يك نفر ايراني براي نمايش «مشروعيت» است / اگر نظام مي خواهد به اعتبار راي مردم؛ آن را به مثابه رفراندومي براي محبوبيت خود جا بزند؛ پس ما با شركت نكردن خود در انتخابات، يك راي «نه» و «نمي خواهيم» به كليت نظام مي دهيم.
- در اين صورت، با «نه» گفتن به نظام با اين نظام «مرزبندي» مي كنيم و خود را از هر نوع نجاست اين نظام پاك مي كنيم و يك بار ديگر با مردم ستم كشيده ميهن خود عهد و پيمان مي بنديم كه رو در روي اين نظام قرار گرفته و بدنبال سرنگوني اش باشيم

۱۳۹۴ اسفند ۱, شنبه

داستانى گدايى رأى تو نمايش انتخابات

سوریه - نامه‌ای از یک کودک سوری

کودک  سوری
کودک  سوری 
در گزارش‌ات بنویس
دو سال بعد از قیامت در  سرزمینی زاده شدم که «غوطه» می‌گفتندش
در غرش بمب‌افکن‌ها، انفجار خمپاره‌ها،
و صدای شکم خالی مادر زاده شدم.
نخستین بار بر ویرانه‌های خانه همسایه و اجساد تکه تکه شده کودکانش پا به پا شدم
نخستین واژگانم… تفنگ بود و موشک بود و خمپاره بود و توپ بود
مادرم می‌گوید خانه‌ای داشتیم و در آن  آب بود و برق بود و تلویزیون بود و بخاری
موز می‌خوردیم و سیب و پرتقال!
شکل‌شان را برایم کشیده است… باید خوشمزه بوده باشند
می‌گویند… پدرم  در شلوغی زندان گم شده است
و عمویم  با خشونت به قتل رسیده است….
و به خاله‌ کوچکم در برابر چشمان کودکانش تجاوز شده
نمی‌دانم تجاوز یعنی چه… شاید چیزی شبیه دزدیدن اسباب بازی‌هایش باشد.
آخر می‌گویند همه‌اش شیون می‌کرد.
آهای پاسبان، آیا همچنان داری  گزارش‌ات را تکمیل می‌کنی؟
بنویس! خطاب به همه کسانی که بر کودکی‌ام اشک می‌ریزند بنویس!
روزی که با مادرم  محله‌مان را به جا گذاشتیم، دو پائیز و یک زمستان سن داشتم
راهی را پیمودیم  که طولانی بود و سخت بود و سرد.
مثل من کودکان بسیاری بودند…
برای خودمان با تکه‌های نان و تنها تنگ آبی که داشتیم بازی می‌کردیم
به چادرهای زیادی رسیدیم،  با کودکانی بسیار که ساکن آنجا بودند.
کودکانی بسیار..
نزدیک مادرم نشسته بودم‌. می‌گریست، وقتی از او پرسیدند شوهرت کجاست.
گفتم‌اش گریه نکن.  تکه‌ای از شیرینی‌هایی را که پیرمرد کناردستی، یواشکی به من داده به تو خواهم داد. گریه نکن!
پائیز دیگری سپری شد. اشک‌ بسیار بود و کمی هم غذا.
مادرم فریاد زد از اینجا خواهیم رفت. این پیرمرد مرا به خانه‌اش تنها می‌خواهد
و تو را در چادرت تنها.
تمام راه مادر مرا به کول کشید. از  بسیاری سیم‌های خاردار دردآور گذشتیم
حتا دوستم احمد شلوارش پاره پاره شد آنجا.
مادرم آن آشیای زیبایی را که بر دست  و گردن داشت، همه را فروخت
چه زیباست گردن‌ات، مادر!
برای اولین بار سوار ماشین شدم
ماشین می‌رفت و من خسته نمی‌شدم
به جای قشنگی رسیدیم. درخت بسیار  و غذا نیز
پیش روی‌مان آب‌های فراوان را دیدم که حرکت می‌کرد
مادر گفت: این دریاست. پشت آن، خانه تازه‌مان،
تا چند روز دیگر می‌نشینی کنارم  روبروی تلویزیون
بشقابی پر از موز برای تو- طعم‌اش را نمی‌دانم  اما شکل‌اش را دوست دارم-
جای قشنگی می‌روی اسم‌اش مدرسه است
بوسید مرا مادر، اشک‌هایش را می‌دیدم وقتی مرا بغل می‌کرد
پیش از آنکه بر چوبی که روی آب می‌رفت سوار شویم!
به خدا دیدم  روی آب می‌رود
از خستگی خوابم برد. چشم که باز کردم
دیدم خانه‌ای زیبا و خوردنی‌های بسیار و چیزهای دیگر که نمی‌شناسم‌شان
اما مادرم را نمی‌بینم!
مادرم کجاست؟
در گزارش‌ات بنویس…
مادر بیا، اینجا بیا مادر…
بی بال و پر دارم به بالاها پرواز می‌کنم
و حالا همه مرا دوست می‌دارند
بیا مادر، بیا… من از همهمه این جماعت خسته‌ام.

۱۳۹۴ بهمن ۳۰, جمعه

ایران -سوریه - اعزام نیروهای عربستان به سوریه - تحویل موشکهای زمین به هوا به رزمندگان سوری

دخترک معصوم وبیگناه سوری
دخترک معصوم وبیگناه سوری
ریاض حجاب  هماهنگ کننده هيأت مذاكره اپوزيسيون سوریه  در گفتگو ی ویژه ای با تلویزیون  الجزیره  گفت: با وجود  اینکه  رزمندگان  ارتش آزادی در اثر بمبارانهای وحشیانه  روسیه  بعضی مواضع  خود را ازدشت  داده اند ولی به یاری خدا  این مواضع  را باز پس خواهند گرفت.
ریاض  حجاب  ، همچنین گفت، در حملات وحشیانه  به حلب  ، در آسمان  روسیه ، وروی زمین سپاه پاسداران  از ایران  وشبه نظامیان  عراقی شرکت دارند. وتصمیم گیرنده روسیه  ورژیم ایران هستند .

ایران - به یاد خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان

شهید  خسرو کلسرخی  گلی به سرخی خون
شهید  خسرو کلسرخی  گلی به سرخی خون 

آنانکه هرگز نمی میرند

خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان دو فرزند رزمنده و جان برکف مردم ایران بودند
که در سال ۱۳۵۲ توسط رژیم شاه به جرم آزادگی به جوخه‌های تیرباران سپرده شدند. آنها پس از گذر سرفرازانه از یک دوره پررنج زندان و شکنجه و اسارت؛ سر به پای آزادی نهادند و دامن محبت را با خون سرخ خود رنگین کردند و پیام خونشان؛ نغمه امید؛ پیوستن، یکی شدن و شوریدن علیه ظلم و ستم واستبداد بود.
خسرو  گلسرخی  وکرامت الله  دانشیان  در 29 بهمن 1352در میدان چیتگر تهران  بدست ماموران  حکومت  شاه به جرم اقدام علیه  امنیت  کشور تیرباران شدند.
نام تو را، این عابران ژنده نمی‌دانند
و این دریغ هست، ‌اما
روزی که خلق بداند
هر قطره‌خون تو محراب می‌شود
و امروز، آن روز است؛ روز برخاستن. فصل قیام خلق با این ترنم فراموش نشدنی
باید یکی شویم باید که چون خزر بخروشیم.
باید که قلب ما، سرود و پرچم باشد.
باید یکی شویم.

۱۳۹۴ بهمن ۲۹, پنجشنبه

ایران:‌ استفاده از گاز اشتباه ریه های زن جوان را بعد از زایمان می سوزاند

ایران:استفاده از گاز اشتباه  ریه های زن جوان  را بعد از زایمان سوزاند
ایران:استفاده از گاز اشتباه  ریه های زن جوان  را بعد از زایمان سوزاند
هر چند وقت یکبار خبرسهل انگاری پزشکان که منجر به آسیب یا از دست دادن جان بیماران شده، در رسانه ها منتشر می شود ، این بار خبر تلخ سوختن یک زن باردار در بیمارستان است، مادری که پس از 9 ماه انتظار، آرزوی دیدن فرزندش را می کشید، اما حالا قدرت به آغوش کشیدن او را ندارد.
صبح روز 27 دی‌ماه، زن جوانی که بارداربود به اورژانس بیمارستان چمران  در شمال تهران مراجعه کرد. به گفته پزشک اورژانس تشخیص داده می‌شود که او برای زایمان پیش از موعد بستری شود. بنابر دستور پزشک این زن جوان بستری می شود و دوقلوهایش به دنیا می آیند. اما حادثه تلخی در حین عمل رخ می دهد که شیرینی تولد نوزادان را برای پدر و مادر، تلخ می کند؛ متاسفانه بعد از عمل، مادر دوقلوها به اکسیژن احتیاج داشته و به محض اینکه ماسک اکسیژن را روی صورت او قرار می دهند، دچار سوختگی شدید می شود.
آن طور که مشخص شده این عارضه بر اثر نوع گاز پر شده در کپسول اکسیژن است؛ اینکه به جای گاز اکسیژن گاز دیگری در آن پر شده و باعث می‌شود صورت، لب، دهان، گلو، ریه و چشمان این مادر دچار سوختگی شدید شود! این مادر جوان بلافاصله پس از این حادثه به مدت یک روز به کما می‌رود و پس از بهوش آمدن در بخش سوختگی بیمارستان بستری می‌شود و امروزتقریبا یک ماه است که روی تخت بیمارستان خوابیده است.
وی همچنان با استفاده از  لوله تراکستومی که در داخل گردنش گذاشته شده است نفس می‌کشد و تغذیه می‌کند و توان صحبت کردن نیز ندارد.

اخبار – ایران - پرستاران قربانیان تبعیض وستم خامنه ای وروحانی جنایتکار

پرستاران  قربانیان  ستم آخوندی
پرستاران  قربانیان  ستم آخوندی 
چند روز پیش روز پرستار بود اماآنچه نصیب این قشر مؤثر و زحمتکش شد، تنها مشتی تعارف و برگزاری مراسمهای نمایشی بود، بدون آن که کمترین توجهی به خواسته‌های به‌حق پرستاران بشود که سالهاست آنها را فریاد می‌زنند. این خواسته‌ها چیست؟
تاکنون کمتر درباره نیروی کار در بخش بهداشت و خدمات سخن گفته شده . درحالیکه سختی و فشار کار از یک طرف و عدم استخدام رسمی و کافی یعنی کمبود پرسنل در این بخش و مهاجرت پی در پی و بی وقفه پرستاران به خارج ازکشور و مهمتر از همه تبعیض ودستمزد غیرقابل تصور پرستاران آنهارا در زیر  فشارهای طاقت فرسایی قرار داده.
این فشار کار وقتی همزمان می‌شود با عدم امنیت شغلی و این‌که مسئولان بیمارستان هر وقت بخواهند و با کمترین اعتراض، می‌توانند پرستاران را اخراج کنند و وقتی همراه می‌شود با تبعیض و بی‌حرمتی، آن وقت تحمل‌ناپذیر می‌شود.
براثر سیاستهای ضدمردمی نظام  پلید آخوندی  فشار مضاعفی به پرستاران ایران وارد میشود. زیرا از یک طرف پرسنل کافی و نیروی کار درمانی وجود نداردوفشار کارروی آنهاست   واز طرف  دیگر حقوق ومزایای مزدی آنها پائین ودر مینی مم مانده است .ووقتی هم تجمع واعتراض  سر خواستهای صنفی  وکم بودن حقوقشان میکنند  در گام نخست شناسائی و سرکوب و بدنبالش اخراج  می شوند
در حال حاضرتبعیض و فشار به نیروی کار درمانی و کمیود پرسنل آن چنان در بخش بهداشت و تندرستی در ایران حاد است که به مرحله بحران رسیده است.