مریم رجوی |
همواره هر کار صعب و تاریخی، با یک شعار نو، و یک
باور نو، در زمانه، جنبشی و شوری در سیر حرکت جامعه به و جود میآورد. و تحولی را در
یک دوران تاریخی رقم میزند.
در سالهای اخیر یک شعار، یک باور و یک اراده منشأ
رقمخوردن و تحقق پیروزیهای عظیم علیه رژیم ولایتفقیه بوده است. این شعار و حرف نو
بر پایه تجربه پیروزیهای بزرگ مقاومت و درگیر و دار کارزارهایی با چشمانداز پیروزیهای
دیگر با صراحتی بیش از گذشته تکرار شد.
مریم رجوی معتقد است :
«سرچشمه تواناییها، شکافتنها، پیش رفتنها، و سرچشمه
همه تغییرات، از هر جنس، به هر میزان، در هر میدان، گوهر انسانی نهفته در تکتک انسانهاست».
او همواره در سخنانش راجع به توان انسان و نگاه نوی
به انسان صحبت میکند.
اومی گوید «هر آینه بپذیریم که انسان گوهری بیهمتا
و ناموس هستی و تاریخ است، لاجرم باید در او بهگونهیی در تراز کرامتش بنگریم».
میدانیم که خمینی برای پایدار کردن سلطه اهریمنی
خودش بر جامعه ایران مسیری رو درست عکس این شعار در پیش گرفت و با اتکا به قدرت شیطانی
ناشی از استبداد دینی دقیقاً کرامت انسانی مردم ما را هدف قرار داد. کشتن روح و کرامت
انسانی بسا فراتر از گرفتن جان انسانها و نسل کشیهایی که کرد. خمینی یک بار در همان
اوایل حکومتش در مصاحبهیی گفت: «حکومت اسلامی تنها به این قانع نیست که افراد در جامعه
تخلف نکنند، بلکه با این کار دارد که در درون خانهها و حتی در درون کلة افراد چه میگذرد».
روز 14بهمن63 هم در یک سخنرانی علنی که از رادیو تلویزیون پخش شد، گفت: «آدم گاهی
درست نمیشود مگر اینکه ببرند و داغ کنند تا درست بشود. با اشخاصی که برخلاف این
هستند آنها را بکشید و بزنید، حبس کنید».
این سیاهترین نوع سرکوب تاریخ معاصر بود که تنها
در یک دیکتاتوری مذهبی امکانپذیر میشود. او از ابتدا بهنام دین بذر کینه را در جامعه
پاشید و به کشتن مهر و محبت و از میان برداشتن با همه آثار اون کمر بست. جامعه ما
بدترین نوع خیانت به اعتماد را در خمینی و رژیمش تا مغز استخوان تجربه کرد. جریحهای
که بر قلب و روح ایرانی در سالهای این حاکمیت ننگین وارد شد بهقدری عمیق است که بهنظر
میرسد بهسادگی قابل التیام نیست. اما یک داروی منحصر بهفرد برای درمان و جبران آن
هست: نهایت وفا و فدای بیچشمداشت. این بیحرمتی به انسان ایرانی، با نهایت احترام
به کرامت انسان جبران میشود. همان ارزش درخشانی که ما آن را در آیین اسلام راستین،
دموکراتیک و بردبار دیدهایم. همان اسلامی که در این سالیان مریم رجوی بهدنیا معرفی
کرده و دیدگاهش نسبت به انسان از این مکتب سرچشمه گرفته، نگاهی نو به انسان، که امید
را به انسان باز میگرداند و سرچشمه تواناییها و پیروزیهای مقاومت ایران در سالهای
اخیر بوده است».
ترویج افکار او، و یا داشتن عکس و تصویر مریم رجوی
در ایران زیر اختناق، از سوی رژیم ولایتفقیه محاربه با خدا اعلام شده.
او نگاه خود نسبت به انسان را بارها بیان کرده است.
از جمله می گوید: «آری، انسانهایی لبریز از امید، انسانهایی پایدار و شکیبا، که در
برابر هجوم ناملایمات، دشواریها و سختیها، ایستادگی میکنند، و به خورشید درخشانی که
در پس ابرهای سیاه است، ایمان دارند و به تراز چشمگیری از ظرفیت انسانی دستیافتهاند.
آنچه را که نشدنی مینماید، با طاقتی بسیار، با تعهدپذیری شگفت و با عشقی پر سودا برآورده
میکنند».
این اعتقادی است که مریم رجوی در سالهای مبارزه با
رژیم ولایتفقیه نزدیک به سه دهه است با اتکاء به آن، مبارزه را پیش میبرد. بسیاری
از آنها که عملکرد این اعتقاد را دیدهاند در مورد آن شهادت دادهاند.
در پرتو همین دیدگاه و ایمان و ارادهی مریم بوده
که نسلی که در برابر خمینی، همه چیز را از درون خودش استخراج کرد، به اتکای انقلاب
مریم به تعادلقوا در سیاست و صحنههای مختلف پشت پا زده و در این سه دهه، ناممکنهای
بزرگی رو ممکن کرد.
چاه باطل خمینی در ایران، هر چه عمیق هم که باشد،
با چنین ایمانی گل گرفته خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر